ویژگی مهمی که آوینی به متن‌های روایت فتح داد

نردبان ویژه هفته دفاع مقدس

 

مصطفی دالایی ضمن بیان خاطراتی از شهید آوینی گفت: آقا مرتضی نریشن می‌نوشت و با دیدن حال رزمندگان گریه می‌کرد. به نظرم نریشن‌های روایت فتح جمع این تسلط ادبی او و دلبستگی‌هایش به بچه‌ها بود.

مصطفی دالایی از کارگردانان و فیلمبرداران شاخص مستندهای دفاع مقدس با حضور در ویژه برنامه نردبان شبکه مستند که به مناسبت هفته دفاع مقدس روی آنتن می‌رود، درباره شهید آوینی و یاران او در روایت فتح سخن گفت. دالایی با اشاره به عملیات کربلای 5 گفت: کربلای 5 اتفاق عجیبی برای من در زندگی کاری‌ام بود؛ تا پیش از آن سال‌ها بود که آقا مرتضی را کنار مویلا دیده بودم و درباره موضوعات مختلف صحبت می‌کردیم اما او هیچ وقت همراه با من در یک سفر نبود اما ناگهان اعلام کرد که چون رضا مرادی‌نسب ازدواج کرده من همراه با شما می‌آیم! این اتفاق برای من بسیار عجیب بود و در همان لحظات ابتدایی به او گفتم که شما کارگردان این فیلم باشید. بدون مکث پاسخ داد: «خیر! من فقط صدابرداری می‌کنم و شما کار همیشگی‌تان را انجام بدهید.» وی ادامه داد: ما برای ساخت فیلم رفتیم و او واقعا صدابرداری کرد. این اتفاق برای من بسیار عجیب بود. جایگاه او برای ما بسیار بالا بود اما فارغ از آن جایگاه کار کرد. خاطرم هست چند روز گذشت و رضا مرادی‌نسب برگشت اما آقا مرتضی نرفت! برایم این سوال پیش آمد که چرا او نمی‌رود؟ جالب است بدانید که دستیار هم داشتیم (آقای احمد عباسی) و به همین دلیل آقا مرتضی تبدیل به دستیار دوم فیلمبردار شد! البته در ادامه عملیات کربلای 5، اتفاقات دیگری نیز رخ داد؛ رضا مرادی‌نسب بعد از اینکه برگشت و وسایل را از آقا مرتضی تحویل گرفت، بنابر دلایلی زودتر از اکیپ ما جدا شد و در نهایت در همان عملیات به شهادت رسید.

او با اشاره به تهیه آرشیو ارزشمند از فیلم‌های روایت فتح به زحمات ابراهیم کیهانی اشاره کرد و گفت: حاج ابراهیم کیهانی نیز تدوینگر قابلی بود؛ به یاد دارم او روی سرود معروف آهنگران (هیهات منا الذله) تصاویری گذاشته بود و کار زیبایی تولید شد. به قدری خوب درآمد که تا مدت‌ها تیتراژ مستندهای روایت فتح بود. او کارهای بسیار ارزشمندی در روایت فتح انجام داد که تا سال‌ها ماندگار شده بود. وی ادامه داد: خاطرم هست زمانی که آقای کیهانی در روایت فتح مشغول بود، نگاتیوهای فیلم‌هایی که بچه‌ها می‌گرفتند را دریافت می‌کرد و با قطع نگاتیو روی آنها، صدا و تصویرشان را آرشیو می‌کرد. این تصاویر به همراه همان صداها اکنون تبدیل به یک آرشیو بسیار غنی شده که همراه با جزییات کامل در صدا و سیما نگهداری می‌شود. به نظرم، با این کار او آرشیو جنگ سر و سامان زیادی پیدا کرد. دالایی خاطرنشان کرد: البته بعد از جنگ، آقای کیهانی باز هم کارش را ادامه داد و سراغ فیلم‌های انقلاب نیز رفت. اگرچه در سال‌های بعد، او مورد بی‌مهری‌های بسیار زیادی قرار گرفت. در فضای رسانه‌ای این طور احساس می‌شد که آقا مرتضی و کیهانی با هم مشکلاتی داشته‌اند اما اصلا این‌گونه نبود. در همین‌جا دوست دارم درباره آقای هادی ناظریان قمی هم صحبت کنم. او یکی از دستیاران آقای کیهانی در همین کار بود. او یکی از بهترین صدابرداران جنگ نیز هست و صدابرداری‌های او به گونه‌ای با کیفیت است که فکر می‌کنید در استودیو گرفته شده است.

این مستندساز و فیلمبردار ضمن بیان گوشه‌هایی از رشادت‌های هنرمندان روایت فتح در جنگ گفت: به یاد دارم در عملیات بدر و سال 1363 از فرماندهی دستور آمده بود که خالی کنید. عقبه رزمندگان هورالعظیم بود و باید دنبال قایق می‌گشتند تا به عقب برگردند. گروه روایت فتح دقیقا در همان‌جا بود و آقای سیدان به همراه قدرت الله باقریان و آقای حق‌پناه کار می‌کردند. تصور کنید که 5-6 نفر روی پد ایستاده‌اند و تانک‌ها نیز از روبه‌رو می‌آیند. واقعا تعجب می‌کنید وقتی منطقه را می‌بینید؛ هیچ کس نیست و همه به عقب برگشته‌اند. پشت سر نیز آب است؛ در چنین شرایطی عقل سلیم چه می‌گوید؟ غیر از این است که می‌گوید تو هم به دنبال قایق بگرد و به عقب بیا؟ نهایتا 10 رزمنده در آنجا حضور دارند و این بچه‌ها که مشغول فیلمبرداری هستند. وی اضافه کرد: شرایط عجیبی را شاهدیم؛ در این بین یکی از رزمندگان که دوربین را می‌بیند مقابل آن می‌گوید: «ما اصلا شکست نداریم» این جمله را چندبار تکرار می‌کند و بدون هیچ مصاحبه دیگری می‌رود. بسیار عجیب است و ذره‌ای خودنمایی در حرف‌هایش نیست آنهم در شرایطی که دستور عقب‌نشینی آمده و آن رزمندگان یا شهید می‌شوند یا اسیر! این صحنه‌ای که تعریف کردم تنها یکی از صحنه‌های جنگ در گوشه یکی از عملیات‌ها در یکی از سال‌هاست. حال فرض کنید عملیات‌های دیگر و سال‌های دیگر؛ این بچه‌ها واقعا چه بودند؟! این قدر اخلاص و جانفشانی نظیر ندارد و شاید به همین دلیل است که وقتی سیدمرتضی آوینی فیلم‌ها را می‌دید با فیلم‌ها گریه می‌کرد.

او با نقل یک خاطره از شهید آوینی صحبت‌های خود را ادامه داد و گفت: یک خاطره جالب از آقا مرتضی برایتان تعریف کنم؛ شب‌ها زمانی که همه می‌رفتند، آقا مرتضی می‌ماند و فیلم‌های رزمندگان را می‌دید. در این شرایط او چه می‌کرد؟ اولا نریشن می‌نوشت و با دیدن حال رزمندگان گریه می‌کرد. بنابراین برای بررسی آوینی باید به دو جنبه نظر داشت؛ اول قدرت و تسلط او بر ادبیات است و دیگری دلبستگی‌های او به بچه‌ها؛ به نظرم نریشن‌های روایت فتح جمع این دو مورد بود. شاید صدای پرحزن و مهربان او از همین‌جا می‌آمد. دالایی در پایان گفت: آقا مرتضی، فرد بسیار بزرگی بود و به نظرم باید سال‌ها روی حالات صدا و نریشن‌هایش کار کرد تا بفهمیم چه بوده است.

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها