راه کار مسکن روی زمین است
کارگردان «رویای آجری»: این مستند قصد دعوا ندارد
کارگردان مستند «رویای آجری» معتقد است در این اثر کارنامه هر مسئول را در برابرش قرار داده و دلیل نقدها همین است و اگر کسی سندی خلاف این فیلم دارد منتشر کند.
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، مستند «رویای آجری» به کارگردانی داود مرادیان روی آنتن شبکه مستندسیما رفت. پخش این مستند در شبهای گذشته سر و صدای زیادی به پا کرد و بسیاری از افراد و جریانهای سیاسی که نامشان در این فیلم برده شده بود، نقدهایی را بدان وارد کردند.
این مستند که با موضوع معضلات مسکن در کشور میپردازد نگاهی جامع به تاریخ مسکن در کشور داشته و سیاستگذاری افراد مختلف در این حوزه را بررسی و نقد کرده است به همین منظور داود مرادیان کارگردان مستند «رویای آجری» در گفتوگو با آرش فهیم، روزنامهنگار و منتقد سینما و میکائیل دیانی، مستندساز و فعال رسانهای شرکت کرد تا پاسخگوی سوالات و نقدهای وارده بر این فیلم مستند باشد.
داود مرادیان در ابتدا با اشاره به پرداخت به مسئله مهم مسکن که این روزها وضعیت خوبی نیز ندارد، گفت: مسئله مسکن موضوع زمانخوری نبوده و از سال 92 تا به امروز همین وضعیت بوده و با توجه به بحران مدیریتی که رخ داد خیلی حادتر هم شد و شاید بتوان گفت بدترین دوران را در این زمینه پشت سر میگذاریم و شاید بدتر هم بشود. اما در مورد به روز شدن موضوع مستند در دو قسمت آخر باید بگویم که بیشتر به راهکارها میپردازد و این راهکارها سالهاست که روی زمین مانده و بنابراین فرقی ندارد که آن را امروز بسازیم یا سالها بعد. شکل قوانین نجاتبخش یک گونه است و فقط آمار و ارقام مربوط به مالیاتش عوض میشود. معتقدم موضوع مسکن موضوعی پیچیده و تاریخی است که در هر دورهای روایتش کنید تازه است.
وی اضافه کرد: برای مثال وقتی قسمت اول که مربوط به سیاستگذاریهای 50 ساله پهلوی است را میبینید متوجه میشوید که اتفاقات و مشکلات مانند همین الان است و هر زمان هم که مسیر را اشتباه برویم همان مشکلات تکرار میشود. عدم اجازه ساخت مسکن کافی، عدم توجه به زیرساختها، چشمداشتن به بیرون مرزها و ... از جمله عواملی است که مشکلاتی را ایجاد میکند؛ به نظرم تنها راه واقعی عبور از این مشکلات مالیات است.
این کارگردان و مستندساز در پاسخ به سوالی بر هجمهها علیه این مستند و اینکه گفته شد از گروهی خاص حمایت میکند، گفت: این موضوع را اصلا قبول ندارم؛ دقت داشته باشید کسی که سیاستهای اقتصادی را پیادهسازی میکند از کره ماه نیامده و مطمئنا متعلق به یک نحله فکری و سیاسی است. برای مثال وقتی تراکمفروشی را نقد میکنم، نوعی تفکر اقتصادی را نقد میکنم؛ اتفاقا یکی از نمادهای آن نئوکان و تکنوکرات است. ما نمیتوانیم در مورد تیپ فکری یک نفر حرف نزنیم و در مورد دستاوردش حرف بزنیم. اتفاقا ناراحتیهایی که به مستند شد از همین جهت است. به من میگفتند چه کار داری کی کرده است بلکه بگو چرا این اتفاق رقم خورد؛ این کار بیمعناست. مثل مستندهای خنثی و صرف اقتصادی که تولید میشود. به نظرم التهابی که به وجود آورد بسیار خوب بود. بالاخره هر کس کارنامهای دارد و آن کارنامه باید بررسی شود؛ نکته مهم اینجاست که کارنامه را بیطرف ببینیم.
وی تاکید کرد: در بررسی این کارنامه قصد دعوا نداریم و فقط آن را در برابر خود میگیریم تا قضاوت شود. آیا در کنار همه نقدهایی که صورت گرفت و تیتر یک بعضی رسانههای جریان خاصی شد، یک سند برخلاف اسناد ما دیدید؟ تنها داد و بیداد سیاسی است و میگویند چرا ما را در برابر کارنامهمان قرار دادید؟ میگفتند بالاخره کاری صورت گرفته و تمام شده است. شاید حتی بخواهند از فراموشی مردم استفاده کرده و آن را دوباره تکرار کنند.
مرادیان با اشاره به پژوهش متفاوت این مستند و طریقه بهکارگیری از آن در پیشبرد فیلم گفت: وقتی ماده خامی دستتان میرسد و بخواهید آن را از ابتدا تا انتها فقط بیان کنید تبدیل به قصه میشود، پیوند ندارد، اوج و فرود ندارد، درام ندارد و ... چنین پژوهشی خام است و باعث میشود مخاطب خسته شود. فلذا این پژوهش را باید به ماده سوالمحور تبدیل کرد و در اطراف آن جستوجو کرد. در حقیقت در کنار پژوهش اصلی باید پژوهش دیگر سیاسی اجتماعی انجام داد تا بتوان به ابعاد جدید رسید. برای مثال اگر به موضوع ساخت مسکن در شهرهای کوچک و بزرگ میپردازید باید قهرمان و ضدقهرمان آن را پیدا کنید. شخصیتش را پردازش کنید و سپس جلو بروید. ما همین کار را کردیم و در حقیقت از اصول نگارش فیلمنامه داستانی تبعیت کردیم. اگر نگاه کنید میبینید که هر قسمت از مستند یک فیلم سینمایی است، از یک جایی شروع میشود و به جای دیگر ختم میشود، قهرمان دارد، ضد قهرمان دارد و ... که به نوعی عرف مستند آرشیوی نیست. از آنجا که چنین روشی جواب داد در کارهای دیگر هم همین فرمان را به دست خواهم گرفت. بنابراین باید تاکید کنم پژوهش این مستند ماده خامی است که تبدیل به داستان شد.
او در پاسخ به نقد بعضیها مبنی بر این که این مستند میگوید راه نجات و امیدی وجود ندارد، گفت: راه نجات وجود دارد و در قسمت آخر در دو دقیقه راه نجات را گفتیم. اما توجه داشته باشید بین «همه چی آرومه، من چه قدر خوشبختم» با سفیدنمایی فرقی وجود دارد که همین فرق بین همه چی آرومه با سیاهنمایی نیز وجود دارد. برای مثال وقتی کسی مریض میشود همه به تکاپو میافتند تا حالش بهتر شود چرا که امید به بهبود داریم. دقیقا از لحظهای که نسبت به همه چیز بیتفاوت میشویم و به او میگوییم همه چیز آروم است، میفهمد که در حال مردن است. نوع نگاه فرهنگی ما معضلات اقتصادی و مدیریتی اتفاقا جوری است که انگار این کشور در آستانه مرگ است و اگر کسی مثل ما بیاید و التهاب داشته باشد و بگوید این کار را نکن میگویند که در حال سیاهنمایی هستید. به نظرم کشورما قابل نجات از این گردنههاست.
او در بخش دوم این گفتوگو با اشاره به دنبال کردن سیر مسکن در سالهای اخیر گفت: ما سیر مسکن را دنبال کردیم اما جاهایی شباهتهای عملکردی هم وجود داشت که طبیعی است. بالاخره سیاستگذاری اقتصادی یک علم است. چنین اشتباهاتی در کشورهای دیگر هم رخ داده و نمونههای درست هم رخ داده است. در حقیقت سیاستگذاری اقتصادی را دیدیم البته با این نگاه که هر کسی چه کاری را انجام داده است؟ در حقیقت آن آدم را از فعل خودش جدا نکردیم.
او در پاسخ به نقدهای وارده از سوی جریانهای سیاسی و افراد این حوزه گفت: بگذارید سوالی بپرسم؛ شاهد انصاف و بیانصافی چیست؟ اگر من نسبت به کسی بیانصافی کنم آیا نمیتواند یکی دو مدرک از ادله خود را رو کرده و نشان بدهد من شخص بیانصافی هستم؟ توجه کنید که هر کس کارهایی را انجام داده است. مثلا آقای هاشمی در قسمت دوم و سوم قهرمان مسکن است اما در قسمت 5 نقدش میکنیم. بنابراین هم خوبها و هم بدها را دیدیم. این که کسی فعلا خیلی سیاه است من مقصر نیستم؛ کسی که حاضر نمیشود با وزیر مسکن خود حتی یک ساعت روی موضوع بحرانی مسکن جلسه بگذارد و صحبت برای زنان خمینی شهر را به حل معضل شهرداری تهران ترجیح میدهد من مقصر نیستم. اگر اسنادی وجود دارد که خدمات بیشائبه دوستان را نشان میدهد بیاورند. امضای من پای لغو قوانین مسکن نیست و امضای همانها بوده است. اگر سندی دارند که نشان میدهد ما اشتباه میکنیم ارائه کنند. فقط با داد و بیداد کردن و مظلومنمایی مشکلی حل نمیشود.
مرادیان در خصوص راهکار دادن برای حل معضل مسکن در کشور گفت: راهکار روی زمین است؛ اتفاقا مسئله مسکن مانند مسئله کشاورزی خیلی پیچیده نیست و میتوان حلش کرد. ما نمیگوییم راهکار نیست بلکه میگوییم چرا این راهکار انجام نمیشود و چه شده است که این راهکارها پیاده نمیشود. این راهکارها مالیات بر عایدی سرمایه است، مالیات بر خانههای خالی است و ... ما میگوییم چرا شکل درست این راهکارها انجام نمیشود و ریشههای آن را بیرون کشیدیم.
ارسال دیدگاه
ارسال
جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید
دیدگاه ها